مرگ اندیشی و مساله جاودانگی نزد اونامونو و هایدگر
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
- نویسنده آصف رستم نژاد
- استاد راهنما محمود نوالی یوسف نوظهور
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1392
چکیده
مسئله ی مرگ از دیرباز یکی از پیچیده ترین و مهم ترین دغدغه های فکری انسان ها بوده است. در این پایان نامه تلاش بر این است که مرگ اندیشی و مسئله جاودانگی از نگاه دو فلیسوف یعنی اونامونو و هایدگر بررسی شود و نظرهای این دو در این باره ارائه شود تا مخاطب افزون بر آشنایی تخصصی با اندیشه های این دو فیلسوف، بر پایه ی دانش و پیش زمینه هایش به نتیجه ای درخور درباره ی این موضوع مهم دست یابد. اونامونو در کتاب درد جاودانگی با روش اگزیستانسیالیستی نشان می دهد، که تشنه جاودانگی است و شوق و عطش بی پایان به نامیرایی دارد.او به دنبال جاودانگی ای است که ادامه همین حیات کنونی باشد. اما عقل در این باره نمی تواند به او کمک کند؛ به ایمان پناه می برد. بنا به عقیده ی او تنها خداوند می تواند ضامن بقا و نامیرایی ما شود. اگر خدا باشد، به تبع او وجودی ابدی خواهیم داشت. هایدگر در کتاب وجود و زمان می کوشد تا با روش پدیدارشناسی مرگ را تحلیل کند. تنها دازایناست که به نیستی خود می اندیشد و مرگ اندیش است.او مرگ را آخرین امکان دازاین می داندکه با آن هستی دازاین پایان می پذیرد. دازاین در ارتباط با وجود و کشف حقیقت مرگ اصالت می یابد. در غیر این صورت دچارروزمرگی می شود،هویت اصلی اش را گم می کند، تحت حاکمیت دیگران قرار می گیرد، و در نهایت از خود بیگانه می گردد.اما مرگ آدمی را به پایان پذیر بودن زندگی آگاه می سازد و او را متوجه ابعاد وجودی خویش می کند. در پایان تطبیق بین آرا دو متفکر در خصوص مرگ و جاودانگی انجام گرفته است.
منابع مشابه
تحلیل رابطه دوجانبهی تاویل ساختارشکنانه حقیقت اندیشی افلاطون و تاریخ حقیقت نزد هایدگر
حقیقت از کلیدی ترین مفاهیم فلسفهی هایدگر است به طوری که بخش عمده آثار هایدگر را میتوان در پرتوی این مفهوم کلیدی تفسیر کرد. پژوهش بر عهده خود مینهد تا بر تمرکز بر روی کتابهای آموزه افلاطون در باب حقیقت و ذات حقیقت تصویری روشن از ساختارشکنی تاریخ حقیقت نزد هایدگر ارایه دهد. ادعای اصلی هایدگر در این دو کتاب این است که مجال یافتن اعاده حقیقت در معنای نامستوری مستلزم شناسایی دقیق انحراف حقیقت در...
متن کاملمرگ و جاودانگی در اندیشه میرداماد
میرداماد حجم اندکی از نوشتههای خود را به علمالنفس اختصاص داده است و از این حجم اندک میتوان دیدگاه او را درباره مرگ و جاودانگی استنباط و بازخوانی کرد. در این بازخوانی سه رویکرد فلسفی، عرفانی و دینی را میتوان به تصویر کشید. این سه رویکرد در طول یکدیگرند و با هم مراتب اندیشه میرداماد راجع به مرگ و جاودانگی را تفسیر میکنند. بیرونیترین بعد این اندیشه، رویکرد فلسفی میرداماد است. او این ...
متن کاملتعیّن مابعدالطبیعی دازاین نزد هایدگر
دازاین بنا بر تلقی رایج، عنوان فلسفی هایدگر است بر مفهوم کلی انسان؛ یعنی انسان مِن حیث هُو انسان. ولی بررسی دقیقتر آثار وی در سالهای نزدیک به وجود و زمان نشان میدهد که او در حقیقت، نوع خاصی از انسان را در نظر دارد. از این رو، هایدگر از راههای مختلفی میکوشد تعینات و تشخصات وجودی دازاین را روشن کند. یکی از راههای او، بررسی تشخصی است که دازاین از مابعدالطبیعه میگیرد. دازاین پیوند مستحکمی با ...
متن کاملمعنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است. وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آنرا یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایهایی خللناپذیر میدانست. پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه رویآوری آن میپردازد، جهان او، جها...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023